Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جرم من عشق

دوستت دارم


در نهفته ترين باغ ها،دستم ميوه چيد.

و اينك،شاخۀ نزديك! از سر انگشتم پروا مكن.

بيتابي انگشتانم شور ربايش نيست،عطش آشنايي است.

درخشش ميوه!درخشان تر.

وسوسه چيدن در فراموشي دستم پوسيد.

دورترين آب

ريزش خود را به راهم فشاند.

پنهان ترين سنگ

سايه اش را به پايم ريخت.

و من،شاخه نزديك!

از آب گذشتم،از سايه به در رفتم،

رفتم،غرورم را بر ستيغ عقاب_آشيان شكستم

و اينك،در خميدگي فروتني،به پاي تو مانده ام.

خم شو،شاخۀ نزديك!

تقديم به تو بهترينم وتنها دليلم (a)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 21 خرداد 1390برچسب:,ساعت12:17توسط لیلا و مری سورنا و الی جوون | |