در نهفته ترين باغ ها،دستم ميوه چيد. و اينك،شاخۀ نزديك! از سر انگشتم پروا مكن. بيتابي انگشتانم شور ربايش نيست،عطش آشنايي است. درخشش ميوه!درخشان تر. وسوسه چيدن در فراموشي دستم پوسيد. دورترين آب ريزش خود را به راهم فشاند. پنهان ترين سنگ سايه اش را به پايم ريخت. و من،شاخه نزديك! از آب گذشتم،از سايه به در رفتم، رفتم،غرورم را بر ستيغ عقاب_آشيان شكستم و اينك،در خميدگي فروتني،به پاي تو مانده ام. تقديم به تو بهترينم وتنها دليلم (a) نظرات شما عزیزان:
|
About![]()
سلام دوست هاي خوبم به وب من خوش امدي امدم تا بگويم دوستت دارم.... خواستم بگويم بهترينمي......... خواستم بگويم ........ تنهايم........... تنها تر از انچه كه باور مني........ اميدوارم كه دوستم بداري............... پروفايلم فعاله به صفحه دوم هم حتما سربزنيد
Archivesتير 1390خرداد 1390 AuthorsLinks
شوری سنج اب اکواریوم
SpecificLinkDump
همه چي بگو.....
کاربران آنلاین: بازدیدها :
|